شعر
آدم از معنی و صورت عین حق بود از ازل
پس در این صورت صفات ذاتش از حق کم نبود
زین بهشت آدم چرا شد رانده با صد درد و غم
با چنین شادی که بودش موقع ماتم نبود
گندم دین را بدینار هوسراندن فروخت
دین فروشی هم در این بازار با درهم نبود
سکه آدم بدینار هوس رفت از ارم
ورنه جز حق کس چو آدم اشرف اعظم نبود
*****
در راه خدا دو کعبه آمد منزل یک کعبه صورت است و یک کعبه دل
تا بتوانی زیارت دلها کن بهتر ز هزار کعبه باشد یک دل
************
آری بسرای دوست بس راهی نیست
آن را که بجز دوست نظرگاهی نیست
********
عشق سری است که جبریل در او محرم نیست
عشق رمزی است که جز سر حقش همدم نیست
***********
در جهان هرگز نشو مدیون احساس کسی
تا نباشد رایگان مهرت گروگان کسی.
گوهر خود را نرن بر سنگ هر ناقابلی
صبر کن گوهر شناس قابلی پیدا شود
*************
یارم زخرابات درآمد سرمست
مانند لب خویش می لعل بدست
گفتم صنما من از تو کی خواهم رست
گفتا نرهد هرآنکه در ما پیوست